O_o
با خانواده رفتیم خونه یکی از اقوام،دختر صاحبخونه با سینی شربت (البالو) رفت پیش داداشم
تا بهش تعارف کنه!داداشم اومد شربت ور داره دستش خورد به لیوان و شربت ریخت رو پاش!
یهو مثل فنر پرید بالا و گفت: آی سوختم!!!!!
چند لحظه بعد وقتی همه رو دست پاچه کرد یه نگاه به دور و برش انداخت گفت:
از همه معذرت میخوام!فکر کردم تو لیوان چایی بود!!!!!!!!
نظرات شما عزیزان:
خخخخخ!